کد مطلب:140514 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:105

جسارت و اذیت های پسر زیاد مخذول به سر مطهر حضرت سیدالشهداء
مرحوم مفید روایت كرده است كه در صبح روز دوم بعث برأس الحسین فدیر به فی سكك الكوفة و قبائلها یعنی آن بی حیای بی دین امر كرد سر حضرت امام حسین علیه السلام را در همه كوچه های كوفه و قبائل اعراب بگردانند.

مرحوم مجلسی در كتاب بحار روایت كرده است كه زید بن ارقم گوید من بر غرفه خود نشسته بودم ناگاه دیدم نیزه ای كه سر آن بزرگوار را بر آن نصب كرده بودند محاذی قصر من رسید، شنیدم این آیه شریفه را می خواند: ام حسبت ان اصحاب الكهف و الرقیم كانوا من آیاتنا عجبا


پس از شنیدن این آیه از سر آن بزرگوار والله موهای بدن من راست شد و بر خود لرزیدم و عرض كردم: رأسك یابن رسول الله اعجب اعجب یعنی امر سر تو ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله عجیب تر و غریب تر است.

مرحوم ابن شهرآشوب از شعبی روایت كرده است: انه صلب برأس الحسین علیه السلام بالصیاذف فی الكوفة فتنحنح الرأس و قرء سورة الكهف الی قوله انهم فتیة آمنوا بربهم و زدناهم هدی، یعنی همانا بركشیده شد سر مظلوم كربلا جناب سید الشهداء بر بازار صرافان در كوفه، پس من خود دیدم كه آن سر مطهر سرفه ای كرد و سوره مباركه كهف را تا این آیه شریفه تلاوت فرمود، پس به كوفیان بی وفا و شامیان پرجفا چیزی به جز ضلالت افزوده نشد.

در حدیث دیگر وارد شده است: چون سر مقدس را در كوفه بر درختی آویختند همه خلق از آن سر شنیدند كه فرمود:

و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.

از یكی از كوفیان نقل شده است كه می گوید: چون سر آن مظلوم را بر درخت آویخته بودند من نزدیك رفته و به آن نظر كردم، دیدم كه لب های مباركش حركت می كند چون گوش فراداشتم شنیدم این آیه را می خواند:

فلا تحسبن الله غافلا عما یعمل الظالمون و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.

و در برخی از كتب معتبر از حارث بن وكیده روایت شده كه گفت: من از كسانی بودم كه سر مقدس را برداشته بودند شنیدم كه سر مطهر آن جناب سوره كهف را تلاوت می فرمود، من در شك افتاده و در تحیر فرورفتم از طرفی صدای مبارك و نغمه دل ربای آن حضرت را می شنیدم و از طرف دیگر فكر می كردم كه سر بی بدن چگونه تكلم می كند و خود شنیدم كه به من فرمود: یابن وكیدة اما علمت انا معاشر الائمة احیاء عند ربنا ترزق، یعنی ای پسر وكیده آیا نمی دانی كه ما


گروه ائمه همیشه زنده بوده و مرگ ما را فانی نمی كند و در نزد پرودگار خود روزی داده می شویم.

چون این را شنیدم تعجب من زیادتر شد در دل خود خیال كردم كه نباید گذاشت این سر مطهر در نزد این جماعت بدگهر بوده باشد كه به آن این استخفاف ها را روا دارند، پس در دل خود گذراندم كه این سر را از ایشان می ربایم، ناگاه شنیدم كه سر منور آن حضرت فرمود: یابن وكیده لیس لك الی ذلك سبیل یعنی ای پسر وكیده راهی بر این خیال نخواهی یافت و برای تو آن میسر نخواهد شد، ای پسر وكیده ریختن ایشان خون من را عظیم تر است در نزد خداوند از آن چه با سر من به عمل می آورند بگذار هر چه می خواهند بكنند زود باشد كه بیابند جزای عمل قبیح خود را.

اذا الاغلال فی اعناقهم و السلاسل یسحبون یعنی در آن وقتی كه گردن های ایشان به غل های آتشی غل شده و آنها را به زنجیرهای جهنم كشیده باشند.